روز مرگم فرارسیده است همه با جامه های سیاه سرمزارم حاضرهستند ولی
ازتومیخواهم با همان لباس سفیدی که برتن داری سرمزارم حاضرشو
وصدای ناله های قلبم را بشنو که فریاد میزند دوست دارم ( نیلوفر )
***************************************************
میروم تا درآغوش خاک قرارگیرم وتمام خاطراتمان را به خاک بسپارم
چون دیگربه جزتو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم .
بی انصافی نکنید ...... نظربدید